تا چندي پيش، روال بر اين بود که دختر و پسري که به اصطلاح دمبخت بودند و قصد واقعي آنها ازدواج و تشکيل خانواده بود از طريق والدين، اقوام، آشنايان يا همسايگان به يکديگر معرفي ميشدند. پس از تماسي تلفني با خانواده دختر و طرح چند سوال کليدي در مورد سن، تحصيلات، طبقه فرهنگي، عقايد و... قرار جلسه اول گذاشته ميشد.
آشنايي پيش از ازدواج
طي جلسه اول آشنايي که خواستگاري نام ميگرفت، دختر و پسر يکديگر را ميديدند و پس از توافق اوليه، با نظارت والدين مراحل آشنايي با ضوابط خاصي انجام ميگرفت، اما در جامعه کنوني ما تعدادي از ازدواجهاي نسل جوان بر پايه آشنايي قبل از خواستگاري شکل ميگيرد و خيليها اين نوع آشنايي را ملاکي براي انتخاب همسر ايدهآل خود ميدانند، اما سوال اينجاست آشنايي قبل از ازدواج تا چه حد تضمينکننده يک زندگي مشترک موفق خواهد بود و چه حد و مرزهايي بايد در آن رعايت شود؟
مراحل ازدواج
ازدواج در سه مرحله شکل ميگيرد: آشنايي، نامزدي و عقد. به طور معمول و سنتي، آشنايي از طريق خواستگاري آغاز ميشود. در اين روش پدر، مادر يا خواهر پسري که قصد ازدواج دارد با توجه به خصوصيات خانوادگي، اخلاقي، فرهنگي، مذهبي و... دختري را انتخاب ميکنند. البته اين انتخاب با نظر و موافقت پسر همراه است و اغلب اين نوع خواستگاريها به ازدواجي موفق ختم ميشود.
آشنايي بيضابطه، رابطهاي بيسمت و سو
حال اگر اين آشنايي از طريق خود پسر يا دختر، قبل از مراسم خواستگاري صورت گيرد، نه تنها صحيح و پسنديده نيست، بلکه در اغلب موارد مفيد و موفق هم نخواهد بود. آشنايي قبل از خواستگاري رابطهاي بدون تعهد، سطحي، ظاهري و بدون سمت و سو است و روابط حاکم در اين نوع آشناييها اغلب رويايي، فانتزي و براساس احساسات و هيجانات عاطفي دختر و پسر شکل ميگيرد و هرچند که براي دو جنس مخالف دلنشين و شيرين است، اما مبتني بر واقعيت نبوده و کاذب است. در اين روابط، عشقي مجازي حکمفرماست که واقعيت خارجي ندارد. در اين نوع آشناييها اغلب پسرها قصد ازدواج نداشته و معمولا از دادن تعهد ازدواج طفره ميروند. اين افراد بيشتر به فکر کامروايي هستند و براي رسيدن به آن آشنايي را طولاني کرده و نميگذارند رابطه از آشنايي فراتر رود. اگر اين نوع آشناييها به ازدواج ختم شود اغلب ناموفق بوده و با طلاق به شکست منتهي ميشود.
آشنايي پيش از ازدواج
آشنايي با ضابطه، دوران شناخت اوليه
پس از خواستگاري، دوران آشنايي شروع ميشود. اين دوران، نبايد از سه يا چهار جلسه بيشتر به طول انجامد. طي اين جلسات دختر و پسر و خانوادههايشان تا حدودي با لايههاي سطحي شخصيت يکديگر آشنا ميشوند.
اين آشنايي نوعي شناخت اوليه و پيشزمينه دوران نامزدي است. اين دوران اگرچه به قصد ازدواج شروع ميشود، اما به اين معني نيست که الزاماً به وعده ازدواج و نامزدي ختم شود. چرا که گاهي در همين چند جلسه خانوادهها پي به حقايقي برده و حاضر به ادامه اين رابطه نيستند. بنابراين آشنايي بين دختر و پسر بايد ارتباطي هدف دار و با اطلاع خانوادهها باشد. طبق احکام شرعي دختر و پسر در اين دوران ميتوانند براي يکبار بدون حجاب ضروري به مشاهده اندام و ظواهر يکديگر پرداخته تا نداشتن آگاهي در اين مورد، منجر به نارضايتي زوجين در آينده نشود.
نامزدي، آشنايي را عميقتر ميکند
زماني که دختر و پسر در چارچوب خانواده قدري باهم آشنا و مصمم به ازدواج شدند، دوران نامزدي شروع ميشود. دوران نامزدي با وعده ازدواج شروع و با عقد به پايان ميرسد و حداقل خانواده دختر و پسر از آن آگاه هستند. در اين دوران تعهد افراد به يکديگر زيادتر، ارتباطات بيشتر و شناختها عميقتر شده و افراد خانواده، فاميل و دوستان در اين رابطه وارد ميشوند.
در اين دوره ميتوانيم با نمونهاي از زندگي مشترک و آينده خود روبهرو شويم و درستي و نادرستي تصورات و ذهنيات خود را از يکديگر اصلاح کنيم. به طور ميانگين 4 تا 6 ماه فرصت مناسبي است که دختر و پسر و خانوادههايشان باهم آشنا شوند. اين دوران نبايد طولاني شود، چرا که يا موجب وابستگي کاذب و غيرمنطقي شده يا اغلب موجب دلزدگي ميگردد.
بنابراين اگر خانوادهها در اين مدت شش ماه متوجه شدند نظرها و اعتقاداتشان از هم دور است، بايد هرچه زودتر قبل از هرگونه وابستگي عاطفي بين دختر و پسر به اين دوران خاتمه دهند.
برخي افراد بر اين باورند که شش ماه فرصت بسيار کوتاهي براي شناخت شخصيت واقعي افراد است، اما روانشناسان ميگويند: چه تضميني وجود دارد که پس از يک سال يا بيشتر شناخت طرفين از هم کامل شود؟ گاهي گذر زمان چيزي را عوض نکرده و فقط وابستگي عاطفي کاذب به وجود ميآورد. نوعي وابستگي که موجب ناديده گرفتن تضادها و تفاوتهاي شخصيتي دو طرف خواهد شد. دوران نامزدي بايد با نظارت همان افرادي که از نامزدي باخبرند، يعني پدر و مادر دو طرف صورت گيرد.
شناختهاي عميقي که در دوران نامزدي تجربه ميشود براي دختر و پسر اين فرصت و امکان را فراهم ميکند که اگر متوجه نبود تفاهم يا تضادي در يکديگر شدند، قبل از وقوع عقد و وارد شدن نام آنها در شناسنامه يکديگر، وعده ازدواج را منتفي کنند
ترس از نامزدي ممنوع
برخي خانوادهها با اين عقيده که چون نامزدي رسميت ندارد و ممکن است پسر، دختر را رها کند يا اسم روي دختر بماند، دوران نامزدي را به بعد از عقد رسمي موکول کرده و اين دوران را درفاصله بين عقد و عروسي قرار ميدهند، اما شناختي که در دوره آشنايي، نامزدي يا عقد به دست ميآيد با يکديگر متفاوت بوده و بايد براي داشتن يک ازدواج موفق، هرکدام از اين مراحل را در مدت زمان توصيه شده طي کرد.
در واقع شناختهاي عميقي که در دوران نامزدي تجربه ميشود براي دختر و پسر اين فرصت و امکان را فراهم ميکند که اگر متوجه نبود تفاهم يا تضادي در يکديگر شدند، قبل از وقوع عقد و وارد شدن نام آنها در شناسنامه يکديگر، وعده ازدواج را منتفي کنند. نامزدي يک فرصت است و نبايد از اين فرصت ترسيد. هزينههاي عاطفي، اقتصادي و اجتماعي جدايي در نامزدي بسيار کمتر از جدايي پس از عقد است.
آشنايي پيش از ازدواج
حدود نظارت در دوران نامزدي
دوران نامزدي بايد با نظارت همان افرادي که از نامزدي باخبرند، يعني پدر و مادر دو طرف صورت گيرد. مهمترين حريم نامزدي رابطه جنسي است که اگر برقرار شود، فضاي نامزدي از حالت طبيعي خارج و جدايي سخت ميشود. در اين دوران نبايد هيچگونه ارتباط جسماني و پنهاني برقرار شود.
در دوران نامزدي، دختر و پسر تحت نظر و با توافق خانوادهها با حفظ ادب و مراعات ارزشهاي اخلاقي ميتوانند با خانوادههاي يکديگر رفت و آمد کرده و در حد و مرز مشخصي با هم صحبت کنند يا بيرون بروند تا يکديگر را بشناسند. در اين دوران به جاي ايجاد روابط احساسي و هيجاني بايد به تحليل ملاکهاي اصلي زندگي پرداخت و از نظرات يکديگر باخبر شد.
از مشاور ازدواج کمک بگيريد
مشاوره با کارشناسان ديني، دختر و پسر را به وظايف شرعي خود در قبال همسر و فرزند در طول زندگي مشترک آگاه ميکند و شرکت در کلاسهاي آموزشي ازدواج ميتواند زوجين را در برقراري يک ارتباط عاطفي و روابط صحيح زناشويي هدايت کند. گفتوگو در مورد سنجش ميزان تمايلات جنسي در دوران نامزدي به منظور جلوگيري از نارضايتي جنسي پس از ازدواج، نه تنها جايز نيست، بلکه ملاک درستي براي سنجش تمايلات نخواهد بود.
دختر و پسري که هنوز وارد زندگي زناشويي نشدهاند و تجربه و شناخت کاملي از تمايلات جسمي و عاطفي خود ندارند، نميتوانند در مورد ميزان يا شدت اين نوع تمايلات تصميمگيري کنند. در اين زمينه مراجعه به کلاسهاي آموزشي و مشاوران خانواده کارساز خواهد بود.